فلسفه حج
آیا مشاهده نمیکنید که همانا خداوند سبحان، انسانهای پیشین از آدم -علیهالسلام- تا آیندگان این جهان را با سنگهایی در مکّه آزمایش کرد که نه زیان میرسانند، و نه نفعی دارند، نه میبینند، و نه میشنوند؟
این سنگها را خانهی محترم خود قرار داده و آن را عامل پایداری مردم گردانید.
سپس کعبه را در سنگلاخترین مکانها، بیگیاهترین زمینها، و کم فاصلهترین درّهها، در میان کوههای خشن، سنگریزههای فراوان، و چشمههای کم آب، و آبادیهای از هم دور قرار داد، که نه شتر، نه اسب و گاو و گوسفند، هیچکدام در آن سرزمین آسایش ندارند.
سپس آدم -علیهالسلام- و فرزندانش را فرمان داد که به سوی کعبه برگردند، و آن را مرکز اجتماع و سرمنزل مقصود و باراندازشان گردانند، تا مردم با عشق قلبها، به سرعت از میان فلات و دشتهای دور، و از درون شهرها، روستاها، درّههای عمیق، و جزایر از هم پراکندهی دریاها به مکّه روی آورند، شانههای خود را بجنبانند، و گرداگرد کعبه لا اله الّا الله بر زبان جاری سازند، و در اطراف خانه طواف کنند، و با موهای آشفته، و بدنهای پُر گرد و غبار در حرکت باشند. لباسهای خود را که نشانهی شخصیت هر فرد است درآورند، و با اصلاح نکردن موهای سر، قیافهی خود را تغییر دهند، که آزمونی بزرگ، و امتحانی سخت، و آزمایشی آشکار است برای پاکسازی و خالص شدن، که خداوند آن را سبب رحمت و رسیدن به بهشت قرار داد.
اگر خداوند خانهی محترمش و مکانهای انجام مراسم حج را، در میان باغها و نهرها، و سرزمینهای سبز و هموار، و پُر درخت و میوه، مناطقی آباد و دارای خانهها و کاخهای بسیار، و آبادیهای بههم پیوسته، در میان گندمزارها و باغهای خرّم و پُر از گل و گیاه، دارای مناظری زیبا و پُر آب، در وسط باغستانی شادیآفرین، و جادّههای آباد قرار میداد، به همان اندازه که آزمایش ساده بود، پاداش نیز سبکتر میشد.
اگر پایهها و بنیان کعبه، و سنگهایی که در ساختمان آن بهکار رفته از زمرّد سبز، و یاقوت سرخ، و دارای نور و روشنایی بود، دلها دیرتر به شکّ و تردید میرسیدند، و تلاش شیطان بر قلبها کمتر اثر میگذاشت، و وسوسههای پنهانی او در مردم کارگر نبود.
در صورتیکه خداوند، بندگان خود را با انواع سختیها میآزماید، و با مشکلات زیاد به عبادت میخواند، و به اقسام گرفتاریها مبتلا میسازد، تا کبر و خودپسندی را از دلهایشان خارج کند، و به جای آن فروتنی آورد، و درهای فضل و رحمتش را بهرویشان بگشاید، و وسائل عفو و بخشش را به آسانی در اختیارشان گذارد.
نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲
)/4)%20AMAKEN/ARABESTAN/GHARE%20HARA3.jpg)
پ.ن۱: زمانها خودشان هیچ مزیتی ندارند بعضی بر بعضی، زمان یک موجود ساری متحرک است و متعین و هیچ فرقی ما بین قطعهای با قطعهای دیگر نیست. شرافت زمانها یا نحوست زمانها به واسطهی قضایایی است که در آنها واقع میشوند. آگر چنانچه شرافت زمان به واسطهی حادثهای است که در آن زمان واقع میشود، باید عرض کنم که روز بعثت رسول اکرم -صلیالله علیه و آله- در سرتاسر دهر «من الازل الی الابد» روزی شریفتر از آن نیست؛ برای اینکه حادثهای بزرگتر از این حادثه اتفاق نیفتاده است. حوادث بسیار بزرگی در دنیا اتفاق افتاده است. بعثت انبیاء بزرگ، انبیاء اولوالعزم و بسیاری از حوادث بزرگ؛ لکن حادثهای بزرگتر از رسول اکرم -صلیالله علیه و آله- در عالم وجود نیست غیر از ذات مقدس حق تعالی، و حادثهای بزرگتر از بعثت او هم نیست. بعثتی که بعثت رسول ختمی است و بزرگترین شخصیتهای عالم امکان و بزرگترین قوانین الهی، و این حادثه در یک همچو روزی اتفاق افتاده است و این روز را بزرگ کرده است و شریف، و همچو روزی ما دیگر در ازل و ابد نداریم و نخواهیم داشت.
بعثت برای این است که اخلاق مردم، نفوس مردم، ارواح و اجسام مردم را، تمام اینها را از ظلمتها نجات بدهد.
امام خمینی (رضوان الله علیه)
پ.ن۲: عید مبعثتون هم خیلی مبارک باشه!
سُكر؛